سیلاممممممممممممممممممممممممن امده امممممممم اینم پست جدید داستان ...من همچنان از همه کسانی ک نظر میدن ممنونمممممممممو اونایی ک نظر نمیدن همخب از اونام ممنونم ....به هر حال از یه راهی حداقل به من دلگرمی بدین با تشکر
همین که درو واکردیم با چهره ی غضبناک نیلو مواجه شدیم
من-هه...هه چ جالب فکر کنم اشتباه اومدیم
شیده - ههههه....ار ه ه ه ه....اشتباه اومدیم انگار خب خوش گذشت خواهرم خدافظ
.
.
.
یهو نیلو نیلو داد زد
-شقایققققققققققققق......شیدههههههههههههههههه
و شیده زد زیر گریه الکی و شروع کرد به حرف زدن
-نیلو ...به خدا غلط کردیمممم حواسمون نبودددد...ببخشید...توروخداااا ...ما بی تقصیریمممممم
نیلو - خاک بر سرتون مردیم از گرسنگی ..کدوم گوری بودیننننننن؟
شیده یهو گریه رو تموم کرد و دوتایی با هم گفتیم:
-گرسنتههههههه؟؟؟؟؟؟؟
نیلو - اره دیگ
شیده-ما...ما فکر کردیم ...تو ....تو
با ارنج زدم تو پهلو شیده و گفتم:
-اره ما فکر کردیم تو گرسنه نیستیییی
نیلو یه اخم کرد و جعبه های پیتزا رو گرفت شیدا با موهای ژولیده اومد بیرون و با بی حالی گفت:
-چه مرگتونه؟...
بعد تا جعبه های پیتزا رو دید یه لبخند گشاد زد و گفت:
-اخ جوووون غذاااااا
پورانم که معلوم بود تا حالا خواب بوده ...
یه لبخند بی جونی به شیدا زدم و گفتم:
-انگاری خیلی گشنت بودها...
شیدا-پ ن پ معلوم هس شما تا الان کدوم گوری بودین؟
پوران -شیدا راس میگ عشقم...شیدا لایک...شما باعث شدین ما این سگ وحشی رو تحمل کنیم...
داشتیم میرفتیم تو ک همینجوری که وارد خونه میشدیم گوشی پوران زنگ خورد و رفت سمت گوشیش ...بعد با یه چشم غره و اوف تلفنو جواب داد:
-سلام...خب که چی الان چیو میخوای ثابت کنی؟....هه لایک واقعا.....چیکار کنم هااا؟.......اصلا برام مهم نی هرکاری میخوای بکن.....خفه دیگ بای...
ما 4 تا خیلی شیک داشتیم فضولی میکردیم همین که تموم شد با هم گفتیم :
-کی بود؟
زد زیر خنده و گفت:البیشعوران گم شین بریم ناهار بابا
شیدا -بگو دیگه الان حس فضولیم غالب شده بر حس گرسنگیم...
پوران دوباره خندید و گفت:نمیگم تا جونتون در اد
شیدا-اگر نمیشناختمت فکر میکردم bfات بود اما از اونجایی که کسی مغز خر نخورده با تو دیوانه دوست شه پس این نظریه اشتباهه....
4 تایی خندیدیم و پورانم قاب گوشیشو پرت کرد سمت شیدا...
شیدا قاب رو رو هوا قاپید و گفت:
-فردا میفروشمش و پولشو میزارم تو حساب ...
بعد با حالت خریدارانه نگاش کرد قابو و گفت:
-هزار تومن می ارزه؟
پوران-گمشو...از زندگی تو ارزشش بالاتره...
من-هزار تومنم ...هزار تومنه...پول لازمیمم میفهمی؟پول لازممممممممم
پوران-خاک بر سر گداتون اونم مال شما سگ خورد
نیلو-عمت خورد بیشعور....ع*
شیده خندید و گفت :
-اصن خفه شین من گشنمه...
یهو نیلو گفت:اه دیدین چییی شددددد؟
همه با هم گفتیم چی شد؟
نیلو با یه لحنه مسخره گفت:
-دستم ولو شد خخخخخ غذای جراردو ندادم ..من برم غذاشو بدم بهش...
من و شیده یهو داد زدیم
-نههههههههههههههه
نیلو - نه و مرگ چتونه؟
شیده با من من گفت:
-ن ...نه ...نرو تو حیاط ...م ...من میرم غذاشو بدم
نیلو-بیخیال شو...جرارد مادر پدرتو میاره جلو چشات وحشیه...
شیده یه هه مسخره امیز گفت و ظرف غذای جراردو برداشت و رفت...یه 2 دقیقه گذشت که دیدم یکی جیغ میزنه کمکککککککک...4 تایی همو نگاه کردیم و دویدیم سمت در ورودی ...شیده شلوارش تا روی زانو پاره شده بود و نصف شلوار تو دهن جرارد بود و جرارد دنبال شیده کرده بود نیلو نشست رو زمین و غش غش خندیدشیدا جیغ زد
-بگو وایسهههههه خورد بچه رووووووووووووو
.
.
.
.
..
.
.
.
چیه؟منتظری ادامشو بگم؟نخیررررر تموم شد...حالا این ک شیده میمیره یا نه رو تو پست بعدیم میفهمی اگر برات مشکل نیس یه نظر بده ...دمت گرم خیلیم اقایی
اینم پیتزا:
واااای خدا گرسنم شد...